محل تبلیغات شما

( متنو ترجمه عربی دوازدهم درس اول )
الدین والتدین (دین و دینداری  )

دین و دینداری

أقم وجهک للدین حنیفا ولا تن من  المشرکین

پس حق گرایانه، به سوی این دین روی بیاور، و هرگز از مشرکان مباش.

 التدینفطری فی الإنسان والتاریخ یقول لَنا

دینداری در انسان به صورت فطری وجود دارد،و تاریخ به ما می گوید 

لا شعب من شعوب الأرض إلا وکان له دین وطریقه للعباده :

 هیچ ملتی وجود ندارد مگراینکه دین و شیوه عبادتی داشته باشند. (تمام ملت ها روی زمین دین و عبادت خاص خودرا دارند

فالآثارالقدیمه التی اکتشفها الإنسان، والحضارات التی عرفها من خلال الکتابات والنقوشوالرسوم والتماثیل، تؤکد اهتمام الإنسان بالدین وتدل علی أنه فطری فی وجوده؛

آثار باستانی که انسان کشف کرده است و تمدن هایی که از خلال نوشتهها، حکاکی ها، نقاشی ها و مجسمه ها شناخته است، بر اهمیت دین نزد انسان‌ها تأکید داردو نشان می دهد که این مسأله در وجود انسان فطری است

 ولکن عباداته وشعائره کانت خرافیه؛ مثل تعددالآلهه وتقدیم القرابین لها لکسب رضاها وتجنب شرها.

اما عبادت ها و رسوم آنها خرافاتی بود؛ مانند تعددخدایا و قربانیکردن برای آنها به منظور کسب رضایت آنها و دور ماندن از شر آنها.

 وازدادت هذه الخرافات فی أدیان الناس علی مرالعصور.ولکن الله تبارک وتعالی لم یترک الناس علی هذه الحاله؛ فقد قال فی کتابهالکریم

این خرافات در طول دوران ها در دین های مردم بیشتر شد  اماخداوند بزرگ مردم را به این حالت رها نکرده است و در قرآن کریم گفته است

أیحسبالإنسان أن یترک سدی  : 

آیا انسان گمان می کند که بیهوده رها می شود 

لذلکأرسل إلیهم الأنبیاء لیبینو الصراط المستقیم والدین الحق

به همین خاطر پیامبران را به سوی  آنها فرستاد که راه راست و دین حقیقی را برای آنان روشن  کنند

وقدحدثنا القرآن الکریم عن سیره الأنبیاء وصراعهم مع آقوامهم الکافرین

با قوم کافر خود به آنها سخن گفته استقرآن کریم در مورد سیره پیامبران و درگیری آنها 

ولنذکرمثلا ابراهیم الخلیل الذی حاول أن ینقذ قومه من عباده الأصنام .

 وباید مثلا داستان ابراهیم خلیل که تلاش کرد قوم خود را از بت پرستی نجات دهد ذکر کنیم 

ففیأحد الأعیاد لما خرج قومه من مدینتهم بقی إبراهیم وحیدا، فحمل فأسا وکسر جمیعالأصنام فی المعبد إلا الصنم الکبیر ثم علق الفأس علی کتفه وترک المعبد

در یکی از عیدها زمانی که قوم ابراهیم از شهر خارج شدند ابراهیم تنها ماند و یک تبر برداشت و تمام بت های معبد را جز بت بزرگ شکست، سپس تبر را روی شانه ی بت بزرگ انداخت و معبد را ترک کرد 

ولمارجع الناس، شاهدوا أصنامهم مکسره، وظنوا أن ابراهیم هو الفاعل، فأحضروه للمحاکمهوسألوه

زمانی که مردم برگشتند دیدند که بت هایشان شکسته است و گمان کردند کهابراهیم این کار را کرده است، پس او را برای محاکمه آوردند و از او پرسیدند

أأنتفعلت هذا بآلهتنا یا إبراهیم

 ای ابراهیم آیا تو این کار را با خدایان ما کردی ؟

فأجابهم:لم تسألوننی ؟ اسألوا الصنم الکبیر

او جواب داد: چرا از من می پرسید ؟ از بت بزرگ بپرسید 

بدأالقوم یتهامسون: إن الصنم لایتکلم: إنما یقصد إبراهیم الاستهزاء بأصنامنا

 قوم شروع به پچ پچ کردند: بتکه صحبت نمی کند، ابراهیم می خواهد بت‌های ما را مسخره کند.

وهناقالوا حرقوه وانصرو آلهتکم

 آنجا گفتند او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید

فقذفوهفی النار فأنقذه الله منها

)پس او را در آتش انداختند و خداوند او را از آتش نجات داد

علی پور 

 

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس اول

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس دوم

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس سوم

دین ,ابراهیم ,بت ,فی ,ها ,انسان ,دین و ,او را ,بت بزرگ ,خود را ,است و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سفارشات میس واندا شرکت مشاوران فردای بهترآسیا- ایران شفI.C.A newssquamexim دانلود مقاله ، کتاب ، جزوه و تحقیق نیازمندی های معلمین و دانش آموزان وخانواده بزرگ بورس Wallpaper* Riverdale Jamie's collection بزرگترین مجله درمانی بیماری های نشیمنگاهی elreadhuepret Emma's page